دلم براش تنگ شده!!
از این که دیر به دیر اپ می شم واقا شرمندم
.طبق معمول اینترنت خوب و پرسرعت ایران مشکل داره منم کانکت نمیشم یعنی شبکه مشکل داره.منم میام کافی نت.چند وقت پیش یکی از دوستام اومده بود ایران بعد از ۱یا۲سال.دو هفته بعدشم رفت اما دل منم با خودش برد.تا وقتی ایران بود همش بیرون بودیم.هفته پیش بود داشتم نظراتو می خوندم دیدم یه نظر از s.j اومده توش بیشتر اتفاقاتیو که ایران بود پیش اومده نوشته.منم میخوام برا شما بنویسم که هم بدو نید چی شد هم این که هر وقتs.jاومد تو بلاگم ببینه هنوز یادشمو برام همون حیدره!!!!!![]()
s.j:نمی دونم چرا وقتی چیزیو داریم قدر نمی دونیم و بعد ها حسرتشو می خوریم،نمی دونم چرا بزرگترین آرزوم بازگشت به ایرانه... ایرانی که تا چندی پیش زندگیمو درش سپری می کردم ...
ایرانی که دوستام و کسایی که همیشه به یادشونم اونجان...
اونایی که تا وقتی پیششونم همه ی زندگیم شادیه و همه ی تلخی ها به سادگی سپری می شه...
نزدیک 10 روزه که می خوام بهشون زنگ بزنم اما هر بار یه اتفاقی می یفته انگار که قسمت نیست...
حدود بیست روز شده بود که ایران بودیمو باید برمیگشتیم استانبول،این 20 روز به سرعت برق و باد سپری شد و باید از بچه ها جدا می شدم ، هیچ دفعه واسم اینقدر سخت نبود جدا شدن از دوستان،اما اینبار چون که اکثر روزارو با [...] گذرونده بودم یه جور دیگه ای داشت تموم می شد .
این مدت بهترین روزای عمرم بود اما روز آخر بد ترین روز عمرم با این حسن که کلی کار ریخته بود سرم که فکر رفتنو از سرم پرونده بود.
صبح و ظهر و بعد از ظهر و حتی تا شب رو با [...] گذرونده بودم و خداحافظی برای مدتی نامعلوم ذهنمو به هم ریخته بود ،[...] هم که اون روز سنگ تموم گذاشتو تا ساعت 10 شب تنهام نذاشت...اما بیچاره از خستگی داشت تلف می شد و هی می گفت:حیدر می خوام برم مغازه بابام بدو...
منم که می خواستم آخرین لحظاتو راحت نگذرونم سریع بحثو عوض می کرم :
راستی اون مردرو دیدی فکر کنم ابروهاشو برداشته بودا....
ساعت 10 شده بودو دیگه نمی تونستیم با هم باشیم و از [...] طلب کاری می کردم که چرا داری اینقدر زود میری حداقل تا 1 ساعت دیگه باهام باش اون روز هدفم فقظ با هم بودن بودو غر هامم واسه همین، اما به هر حال خداحافظی کریم منم که از همون موقع دلتنگیام شروع شده بود اصلا نفهمیدم چی شد که برگشتم خونه هنوز هیچی نشده بود بغض کرده بودم معلوم نبود بعد ها دیگه چی میشه ،تو همین حالو هوا بودم که یه پیام از طرف [...] بیشتر حالمو گرفت :
امروز خداحافظیمون بد تموم شد به جونه [...] دلم برات تنگ شده نمی دونم فردا با کی برم بیرون؟!؟!؟!
منم که از خدا خواسته دوییدم رفتم مغازشون تا ببینمش ،شانس من باباشم نبودو گودبای پارتیو به خوبی تموم کردیم...
ساعت 3 شب باید راه می افتادیم به سمت فرودگاه که خوابم نمی برد و همش تو فکر [...] بودم...
روز وداع ما هم اینجوری به پایان رسیدو هنوز اون پیام ها تو گوشیم هست و پاکش نکردم اما متاسفانه هنوز جرئت باز کردنشونو پیدا نکردم چون می دونم اگه دوباره اونارو ببینم بغض الانم پاره می شه و میزنم زیر گریه...
یادت به خیر [...] ،امیر،جــــــــواد و سینا...
سلام بر همه ی فرزندان ایران!!